چرا بعضی افراد از تعهد فراری هستند؟
تعهد، چه در روابط عاطفی، چه در کار و چه در سایر جنبههای زندگی، میتواند برای برخی افراد ترسناک باشد. این ترس میتواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد که در این مقاله به بررسی 15 نکته مهم در این زمینه میپردازیم. فرار از تعهد به این معنی نیست که این افراد قصد ندارند وارد رابطه شوند یا از صمیمیت دوری میکنند، بلکه ممکن است موانعی درونی یا بیرونی داشته باشند که مانع از پذیرش کامل تعهد میشود.
ترس از دست دادن آزادی:
یکی از شایعترین دلایل، ترس از محدود شدن و از دست دادن آزادی و استقلال فردی است.تجربههای تلخ گذشته:
تجربههای ناموفق در روابط قبلی میتواند باعث ایجاد ترس از تکرار اشتباهات شود.عدم اعتماد به نفس:
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است نگران باشند که نتوانند انتظارات طرف مقابل را برآورده کنند.ترس از صمیمیت:
برخی افراد از صمیمیت عاطفی میترسند و تعهد را تهدیدی برای حریم شخصی خود میدانند.مشکلات دوران کودکی:
الگوهای دلبستگی ناایمن در دوران کودکی میتواند منجر به ترس از تعهد در بزرگسالی شود.ترس از آسیب پذیری:
تعهد مستلزم آسیب پذیری است و برخی افراد از نشان دادن نقاط ضعف خود میترسند.عدم درک صحیح از مفهوم تعهد:
گاهی اوقات، افراد تصور نادرستی از تعهد دارند و آن را به عنوان یک زندان میبینند.وجود گزینههای متعدد:
در این دوره زمانه، با وجود شبکههای اجتماعی و برنامههای دوستیابی، گزینههای متعددی برای ارتباط وجود دارد که میتواند وسوسه انگیز باشد.ترس از مسئولیت:
تعهد با مسئولیتهایی همراه است که برخی افراد از پذیرش آنها اجتناب میکنند.مشکلات مالی:
نگرانیهای مالی میتواند مانع از تعهد در رابطه شود، مخصوصا اگر افراد احساس کنند که از نظر مالی آمادگی ندارند.عدم آمادگی برای اولویت دادن به دیگری:
تعهد مستلزم این است که فرد به نیازهای طرف مقابل نیز توجه کند و این ممکن است برای برخی افراد دشوار باشد.وجود مشکلات حل نشده در زندگی فردی:
مشکلات شخصی، مانند افسردگی یا اضطراب، میتواند بر توانایی فرد برای برقراری رابطه متعهدانه تاثیر بگذارد.تغییر در اولویت ها و اهداف:
تغییر اهداف و اولویت های فردی میتواند باعث شود که فرد تمایلی به تعهد در رابطه ای که با اهداف جدید همخوانی ندارد، نداشته باشد.
درک دلایل فرار از تعهد میتواند به افراد کمک کند تا با ترسهای خود روبرو شوند و روابط سالمتری را تجربه کنند. در ضمن، شناخت این دلایل میتواند به طرف مقابل کمک کند تا با صبر و همدلی بیشتری با فرد مقابل رفتار کند و به او فرصت دهد تا بر ترسهای خود غلبه کند. 
مهم است به یاد داشته باشیم که فرار از تعهد همیشه نشانه عدم علاقه نیست و ممکن است ریشه در مسائل عمیقتری داشته باشد.
چرا بعضی افراد از تعهد فراری هستند؟ 15 نکته
1. ترس از دست دادن آزادی
تعهد، به ویژه در روابط عاشقانه، اغلب با محدودیت هایی همراه است.بعضی افراد از این محدودیت ها می ترسند و تصور می کنند که تعهد باعث می شود آزادی های فردی خود را از دست بدهند.این ترس میتواند ریشه در تجربیات گذشته یا باورهای نادرست داشته باشد.
آنها نگرانند که نتوانند به اهداف شخصی خود برسند، با دوستانشان وقت بگذرانند، یا به فعالیت های مورد علاقه خود بپردازند.این ترس میتواند به صورت ناخودآگاه عمل کند و باعث شود فرد از نزدیک شدن به روابط جدی اجتناب کند.گاهی اوقات، فرد این آزادی را با انجام هر کاری که دلش می خواهد تعریف می کند و حاضر نیست مسئولیت های یک رابطه را بر عهده بگیرد.
آنها فکر می کنند داشتن رابطه یعنی باید طبق میل طرف مقابل رفتار کنند در صورتی که اینطور نیست.
فرد فکر می کند باید تمام خواسته های طرف مقابل را قبول کند، در حالی که هر فردی در رابطه میتواند خواسته های خود را داشته باشد.این افراد فکر میکنند در رابطه باید همیشه در دسترس باشند.
2. تجربیات تلخ گذشته
تجربه یک رابطه شکست خورده و دردناک میتواند باعث شود فرد از تعهد بترسد. این تجربه میتواند شامل خیانت، جدایی، یا هر نوع آسیب عاطفی دیگری باشد. فرد ممکن است ناخودآگاه از تکرار این تجربه هراس داشته باشد. آنها می ترسند که دوباره آسیب ببینند، طرد شوند، یا کنترل خود را از دست بدهند. این ترس میتواند باعث شود فرد دیوارهایی دور خود بکشد و از ایجاد روابط صمیمانه خودداری کند. ممکن است فرد نسبت به دیگران بی اعتماد شود و نتواند به راحتی به کسی اعتماد کند. حتی دیدن جدایی و طلاق والدین میتواند چنین تاثیری روی فرد بگذارد. متاسفانه بعضی از افراد در کودکی تجربه های تلخی دارند که باعث ایجاد این ترس در آنها میشود. تجربه طرد شدن در کودکی نیز میتواند دلیلی برای این ترس باشد.
3. ترس از صمیمیت
صمیمیت به معنای به اشتراک گذاشتن عمیق ترین احساسات و افکار با شخص دیگر است. بعضی افراد از صمیمیت می ترسند، زیرا احساس می کنند آسیب پذیر می شوند. آنها ممکن است نگران باشند که قضاوت شوند، طرد شوند، یا از اطلاعات شخصی آنها سوء استفاده شود. این ترس میتواند ریشه در عزت نفس پایین، ترس از قضاوت شدن، یا تجربیات گذشته داشته باشد. فرد ممکن است از نشان دادن احساسات واقعی خود اجتناب کند و در روابط خود سطحی باقی بماند. آنها در به اشتراک گذاشتن ناامنی ها، ترس ها و اشتباهات خود مشکل دارند. این افراد نمی توانند احساسات واقعی خود را بیان کنند. آنها می ترسند طرف مقابل آنها را ترک کند. احساس می کنند با آشکار کردن خود، وجهه بدی از خود نشان خواهند داد.
4. عدم شناخت خود
افرادی که شناخت دقیقی از خود ندارند، ممکن است در تعهد دچار مشکل شوند. آنها نمی دانند چه می خواهند، چه نیازهایی دارند، و چه چیزهایی برایشان مهم است. این عدم شناخت میتواند باعث شود در انتخاب شریک مناسب دچار اشتباه شوند یا نتوانند نیازهای خود را در یک رابطه برآورده کنند. آنها ممکن است به دنبال روابطی باشند که با ارزش ها و اهداف آنها همخوانی نداشته باشد. فرد ممکن است به دلیل عدم شناخت خود، از تصمیم گیری در مورد آینده رابطه بترسد. این افراد نمی دانند در زندگی از یک رابطه چه می خواهند. آنها هیچ برنامه ریزی بلند مدتی برای زندگی خود ندارند. نمی دانند چه نوع شریکی می خواهند. ارزش های خود را نمی شناسند.
5. ترس از شکست
هیچ کس دوست ندارد شکست بخورد. ترس از شکست در روابط میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند. آنها ممکن است نگران باشند که رابطه شان به شکست منجر شود و دوباره آسیب ببینند. این ترس میتواند باعث شود فرد به طور کامل از ایجاد روابط جدی خودداری کند. آنها می ترسند که سرمایه گذاری عاطفی شان نتیجه ای نداشته باشد. فرد ممکن است به دلیل این ترس، به دنبال روابط کوتاه مدت و بی تعهد باشد. احساس می کنند توانایی حفظ رابطه را ندارند. می ترسند که به اندازه کافی خوب نباشند. مطمئن نیستند که میتوانند رابطه را به درستی مدیریت کنند. ترس از پشیمانی در آینده نیز در این دسته جای می گیرد.
6. عدم اعتماد به نفس
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است در تعهد دچار مشکل شوند. آنها ممکن است احساس کنند شایسته عشق و توجه نیستند و شریک زندگی شان آنها را ترک خواهد کرد. این عدم اعتماد به نفس میتواند باعث شود فرد به طور مداوم به دنبال تایید گرفتن از طرف مقابل باشد یا از ابراز نیازهای خود خودداری کند. آنها ممکن است احساس کنند که به اندازه کافی جذاب، باهوش، یا موفق نیستند. فرد ممکن است به دلیل عدم اعتماد به نفس، در برقراری ارتباط موثر با شریک زندگی خود دچار مشکل شود. فکر می کنند خیلی زود از طرف مقابل طرد خواهند شد. از صمیمیت جسمانی می ترسند. باور ندارند که کسی میتواند واقعا عاشق آنها باشد. همیشه نگران هستند که طرف مقابل فرد بهتری را پیدا کند.
7. کمال گرایی
افراد کمال گرا اغلب استانداردهای بسیار بالایی برای خود و دیگران دارند. آنها ممکن است به دنبال یک “شریک کاملا مطلوب” باشند و هرگز کسی را پیدا نکنند که بتواند تمام انتظارات آنها را برآورده کند. این کمال گرایی میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند یا به طور مداوم در روابط خود به دنبال عیب و ایراد باشد. آنها ممکن است به راحتی از روابط خود دلسرد شوند و به دنبال شخص دیگری باشند. فرد ممکن است به دلیل کمال گرایی، از ریسک کردن در روابط خودداری کند. همیشه در حال ایراد گرفتن از طرف مقابل هستند. هیچ وقت از رابطه خود راضی نیستند. فکر می کنند همیشه یک فرد بهتر وجود دارد. استانداردهای غیر واقعی برای طرف مقابل و رابطه دارند.
8. ترس از دست دادن هویت
بعضی افراد تصور می کنند که با تعهد، هویت فردی خود را از دست می دهند و تبدیل به یک “ما” می شوند. آنها نگرانند که دیگر نتوانند به فعالیت های مورد علاقه خود بپردازند، با دوستانشان وقت بگذرانند، یا به اهداف شخصی خود برسند. این ترس میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند و به دنبال روابطی باشد که استقلال او را حفظ کند. آنها ممکن است احساس کنند که مجبورند خودشان را با خواسته های شریک زندگی شان تطبیق دهند. فرد ممکن است به دلیل این ترس، از به اشتراک گذاشتن علایق و ارزش های خود با شریک زندگی خود خودداری کند. نمی خواهند به کسی وابسته شوند. فکر می کنند باید تمام وقت خود را با طرف مقابل بگذرانند. می ترسند که دیگر نتوانند خودشان باشند. باور دارند که در رابطه دیگر حق انتخاب ندارند.
9. عدم بلوغ عاطفی
بلوغ عاطفی به معنای توانایی مدیریت احساسات، برقراری ارتباط موثر، و حل مشکلات به شیوه ای سالم است. افرادی که از نظر عاطفی بالغ نیستند، ممکن است در تعهد دچار مشکل شوند. آنها ممکن است نتوانند نیازهای خود و شریک زندگی شان را به درستی درک کنند، در حل اختلافات دچار مشکل شوند، یا از پذیرش مسئولیت اشتباهات خود خودداری کنند. آنها ممکن است به راحتی عصبانی شوند، ناراحت شوند، یا احساسات خود را سرکوب کنند. فرد ممکن است به دلیل عدم بلوغ عاطفی، به دنبال روابطی باشد که نیاز به تلاش و تعهد زیادی نداشته باشد. نمی توانند احساسات طرف مقابل را درک کنند. در بحث و جدل همیشه حق را به خود می دهند. نمی توانند از اشتباهات خود درس بگیرند. به جای حل مسئله، از آن فرار می کنند.
10. نداشتن الگوی مناسب
دیدن روابط ناسالم در خانواده یا اطرافیان میتواند باعث شود فرد دیدگاه منفی نسبت به تعهد پیدا کند. اگر فرد در خانواده ای بزرگ شده باشد که والدینش روابط ناسالمی داشته اند، ممکن است تصور کند که تمام روابط عاشقانه به همین شکل هستند. این میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند یا به دنبال روابطی باشد که شبیه الگوهای ناسالم گذشته اش باشد. آنها ممکن است شاهد خیانت، خشونت، یا بی احترامی در روابط نزدیک خود بوده باشند. فرد ممکن است به دلیل نداشتن الگوی مناسب، در ایجاد روابط سالم و پایدار دچار مشکل شود. فکر می کنند همه روابط به جدایی ختم می شوند. باور دارند که هیچ عشق واقعی وجود ندارد. ازدواج را یک اشتباه بزرگ می دانند. 
روابط عاشقانه را پر از دروغ و فریب می بینند.
11. ترس از وابستگی
وابستگی بیش از حد به یک فرد میتواند باعث ترس و اضطراب شود. بعضی افراد از وابسته شدن به دیگران می ترسند، زیرا احساس می کنند کنترل خود را از دست می دهند. آنها نگرانند که اگر رابطه شان به پایان برسد، قادر به تحمل درد و رنج نخواهند بود. این ترس میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند و به دنبال روابطی باشد که استقلال او را حفظ کند. آنها ممکن است احساس کنند که هویت و ارزش آنها به تایید شریک زندگی شان بستگی دارد. فرد ممکن است به دلیل این ترس، از نشان دادن نیازهای عاطفی خود به شریک زندگی خود خودداری کند. می ترسند بدون طرف مقابل نتوانند زندگی کنند. باور دارند که شادی آنها وابسته به حضور طرف مقابل است. 
از اینکه دیگران آنها را ضعیف و نیازمند بدانند، وحشت دارند. اعتماد به نفس پایینی دارند و به خودشان متکی نیستند.
12. اولویت دادن به اهداف شخصی
در بعضی از مراحل زندگی، افراد ممکن است اهداف شخصی خود را در اولویت قرار دهند. آنها ممکن است بخواهند بر روی تحصیلات، شغل، یا سایر اهداف خود تمرکز کنند و احساس کنند که تعهد در یک رابطه میتواند مانع پیشرفت آنها شود. این لزوما یک چیز منفی نیست، اما میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند تا زمانی که احساس کند آمادگی لازم را دارد. آنها ممکن است احساس کنند که هنوز زمان کافی برای تمرکز بر روی روابط عاشقانه ندارند. فرد ممکن است به دلیل این اولویت، به دنبال روابط کوتاه مدت و غیرجدی باشد. می خواهند ابتدا به اهداف شغلی خود برسند. قصد دارند به تحصیلات خود ادامه دهند. می خواهند دور دنیا سفر کنند. نمی خواهند مسئولیت یک زندگی مشترک را بپذیرند.
13. دیدگاه منفی نسبت به ازدواج
متاسفانه امروزه بسیاری از جوانان دیدگاه مثبتی نسبت به ازدواج ندارند. دیدن آمار بالای طلاق، مشکلات اقتصادی، و اختلافات خانوادگی باعث شده است که برخی افراد ازدواج را یک پرخطر بدانند. این دیدگاه منفی میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند و به دنبال راه های دیگری برای داشتن یک زندگی رضایت بخش باشد. آنها ممکن است تصور کنند که ازدواج یک سنت قدیمی و غیرضروری است. فرد ممکن است به دلیل این دیدگاه منفی، به دنبال زندگی مجردی یا روابط غیررسمی باشد. فکر می کنند ازدواج باعث محدود شدن آزادی آنها می شود. باور دارند که ازدواج باعث ایجاد مشکلات مالی می شود. می ترسند که بعد از ازدواج، عشق از بین برود. ازدواج را پایان زندگی مجردی و شاد می دانند.
14. وجود گزینه های متعدد
در این دوره زمانه، با وجود شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های دوست یابی، افراد احساس می کنند که گزینه های متعددی برای انتخاب شریک زندگی دارند. این احساس میتواند باعث شود فرد از تعهد اجتناب کند، زیرا همیشه این تصور را دارد که ممکن است گزینه بهتری در راه باشد. این میتواند منجر به نوعی سردرگمی و عدم رضایت همیشگی شود. آنها ممکن است به طور مداوم به دنبال روابط جدید باشند و از روابط فعلی خود راضی نباشند. فرد ممکن است به دلیل وجود گزینه های متعدد، از سرمایه گذاری عاطفی در یک رابطه خودداری کند. همیشه به دنبال یک فرد بی نقص هستند. نمی توانند به یک نفر متعهد بمانند. فکر می کنند همیشه یک نفر بهتر وجود دارد. از مقایسه کردن خود با دیگران دست برنمی دارند.
15. اختلالات شخصیتی
در برخی موارد، ترس از تعهد میتواند نشانه ای از یک اختلال شخصیتی باشد. اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال شخصیت مرزی، و اختلال شخصیت خودشیفته میتوانند باعث ایجاد ترس و مشکل در ایجاد روابط صمیمانه و پایدار شوند. در این موارد، کمک گرفتن از یک متخصص روانشناس ضروری است. این اختلالات میتوانند باعث ایجاد رفتارهای ناسالم و مخرب در روابط شوند. فرد ممکن است به دلیل این اختلالات، در درک و مدیریت احساسات خود دچار مشکل شود. نیاز به درمان تخصصی دارند. مشکلات جدی در روابط بین فردی دارند. نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند. در ایجاد و حفظ روابط سالم ناتوان هستند.
عجب مطلب عمیقی بود! من که کلی چیز جدید فهمیدم راجع به ترس از تعهد. مخصوصا قسمت ترس از صمیمیت برام جالب بود، چون خودم چند بار تو رابطه از همین موضوع ضربه خوردم. میدونی چیه؟ یه جورایی حس میکنی اگه خود واقعیتو نشون بدی طرف مقابل میره…
کاش بیشتر راجع به راهکارها مینوشتی! مثلا چطور میشه این ترس از وابستگی رو کم کرد یا چطور میشه بعد یه رابطه شکست خورده دوباره اعتماد کرد. خیلیها مثل من همین مشکل رو دارن اما نمیدونن چیکار کنن…
یه نکته دیگه هم که برام جالب بود بحث کمال گراییه. من خودم مدتها دنبال یه نفر میگشتم که همه چیز درست باشه ولی فهمیدم این طرز فکر فقط باعث میشه آدم از خوشبختی دور بشه. حالا بعد کلی اشتباه دارم یاد میگیرم که زندگی کامل نیست ولی میتونه قشنگ باشه!
دوست دارم بدونم بقیه دوستان هم همچین تجربه هایی داشتن؟ گاهی اوقات خوندن داستان بقیه خیلی کمک میکنه آدم بفهمه که تنها نیست. راستی اگه یه مقاله هم راجع به فرق بین وابستگی سالم و ناسالم بنویسین خیلی خوب میشه 😊
من که کلی از خوندن این مطلب چیز یاد گرفتم. امیدوارم بقیه هم تجربه هاشونو برامون تعریف کنن شاید بتونیم باهم یاد بگیریم چطور روابط بهتری بسازیم.
خیلی مطالب جالبی بود، من خودم چند سال پیش با یه نفر رابطه داشتم که همیشه از تعهد فرار میکرد. یه روز فهمیدم ترسش از بچگی بوده، چون پدر و مادرش همیشه جلوش دعوا می کردن. فکر میکرد تمام رابطه ها همین شکلیه.
بعضی وقتا آدم نمیفهمه چرا طرف مقابلش میترسه تعهد بده. شاید فکر کنه مشکل از خودشه، در حالی که ممکنه تاریخچه طرف یه چیز دیگه باشه. من یه دوستی دارم که همیشه میگه ازدواج یعنی تمام شدن رویاهاش، در حالی که اینجوری نیست.
یه چیز جالبی که من فهمیدم اینه که گاهی آدما اصلا متوجه نیستن چرا از تعهد میترسن. خودشونم نمیدونن. مثلا یکی میگه من عاشق آزادیم، بعد میبینی فقط داره از ترسهاش فرار میکنه. توی دلش میدونه چیه اما نمیتونه بپذیره.
فکر کنم خیلی مهمه آدم اول خودشو کامل بشناسه قبل از اینکه بخواد با کسی وارد رابطه بشه. من خودم وقتی ۲۵ سالم بود تازه فهمیدم چه جور آدمی هستم، چی میخوام، چی نمیخوام. اون موقع بود که فهمیدم چرا قبلا از بعضی چیزا فرار میکردم.
یه چیز دیگه هم هست، بعضیا آنقدر به دنبال کامل میگردن که هیچوقت راضی نمیشن. من یه دوره اینطوری بودم، فکر میکردم یه نفر باید صد در صد مطابق ذهنم باشه. بعد فهمیدم این ذهنیت خودش یه جور فرار از واقعیته.
بعضی وقت ها ترس از تعهد ریشه در چیزهایی دارد که حتی خود فرد هم ازش خبر ندارد. ماه پیش دوستی داشتم که همیشه از رابطه فرار می کرد. بعد از کلی صحبت فهمیدیم دلیلش این بود که پدرش در بچگی مدام به او می گفت “نباید به کسی اعتماد کنی”. این حرف تو ناخودآگاهش مانده بود.
روزهایی بود که خودم فکر می کردم رابطه یعنی تمام کردن رویاهای شخصی. حالا می فهمم این ترس بیشتر از بیرون به ما تحمیل شده تا واقعیت خود رابطه. بعضی ها فکر می کنند رابطه مثل قفسی است که کلیدش دست خودشان نیست.
یک مورد جالب دیگر هم این است که گاهی تعهد ترسناک می شود چون ما تصویر درستی از آینده نداریم. مثل این می ماند که بخواهی با چشمان بسته از خیابان شلوغی عبور کنی. طبیعی است که بترسی.
فردی که می شناسیم همیشه می گفت ازدواج یعنی تمام شدن تفریحات. بعد از سه سال زندگی مشترک تازه فهمیده بود که اتفاقا بعضی سفرها و خاطرات فقط با شریک زندگی معنی پیدا می کند.
یکی از دوستم هیچوقت رابطه جدی نداشت و همیشه میگفت دوست دارم تنها باشم، تا اینکه فهمیدیم ترسش از تعهد در واقع بخاطر دعواهای همیشگی پدر و مادرش بوده؛ بعد از اینکه شروع به درمان کرد، دیدش به عشق و رابطه عوض شد. بعضی وقتا مسائل قدیمی انقدر در ضمیر ناخودآگاه ریشه دوانده که خودمونم نمیدونیم چرا فرار میکنیم 😅 بیشتر این ترس ها با چرخی ساده تو گذشته و کشف دلایل واقعی قابل حل شدنن.